نوشته شده توسط : حسین زارعی


:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین زارعی

 

حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هرکسی،به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد.
استوار ماندن و به هر بادی به باد نرفتن،دین من است ؛دینی که پیروانش بسیار کم اند.مردم همه زادگان روزند و پاسداران شب.
 
**********************************************

اگر تنها ترین تنهاها شوم باز خدا هست،او جانشین همه ی نداشتن هاست.
نفرین و آفرین ها بی ثمر است. اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند،و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد،او مهربان و جاویدان آسیب ناپذیر من خواهد بود.ای پناه گاه ابدی،تو می توانی جانشین همه ی بی پناهی ها شوی...

*************************


اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.......

***************


دنيا آنقدر وسيع است كه براي همه مخلوقات جايي هست ، به جاي آنكه جاي كسي را

بگيريد تلاش كنيد جاي واقعي خود را پيدا كنيد

***************


به چيزي كه گذشت غم نخور ، به آن چيزي كه پس از آن آمد لبخند بزن

***************


وقتي ناراحتيد از اينكه به چيزي كه مي خواستيد نرسيديد ، محكم باشيد و خوشحال....

خداوند در فكر چيز بهتري براي شماست

**********


فقط دريا دلش آبي تر از من بود.. و من از دريا..دلم دريا.. فقط اين را ندانستم !!! چرا گشتم چنين تنها تر از تنها !!.. به هر آبي شدم آتش.. به هر آتش شدم آبي.. به هر آبي شدم ماهي.. به هر ماهي شدم دامي.. به هر نا محرمي ساقي.. به هر ساقي مي باقي.. و تو اين را ندانستي !! چرا گشتم چنين عاصي؟

**********



:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین زارعی

نمی دانم بعد از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم،
که از خاک گلویم سوتکی سازد,
گلویم سوتکی باشد،
به دست کودک گستاخ بازیگوش
و او
یکریز وپی در پی
دم خویش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خستگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من
سکوت مرگبارم را...

*******



:: بازدید از این مطلب : 262
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین زارعی

 

وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند

وقتی خواستم ستایش کنم گفتند خرافات است

وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است

وقتی گریستم گفتند بهانه است

وقتی خندیدم گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم

*******



:: بازدید از این مطلب : 269
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حسین زارعی

 

 

خدایا

بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارم

هرکجا آزادگی هست ببخشایم

وهر کجا غم هست شادی نثار کنم

الهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی همدلی کنم

بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم

زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم

و در بخشیدن است که بخشیده می شویم

*******

 



:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()